بیانیه مشترک انجمن اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی دانشکده فیزیک دانشگاه تهران پیرامون مراسم تشییع پیکر مطهر استاد عالیقدر شهید دکتر مسعود علیمحمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
«انّا لله و انّا الیه راجعون»
در پی ترور جاهلانه و بیرحمانه شهید دکتر مسعود علیمحمدی، مراسم تشییع و تدفین این دانشمند برجسته فیزیک ایران در کمال ناباوری به گونهای برگزار شد که مراتب تأسف جامعه دانشگاهی را بر انگیخت. اساتید، دانشجویان و دوستداران ایشان تنها ندای صلوات و «لاالهالاالله» سر میدادند و با غم و اندوه فراوان در پی پاسداشتِ مقام استاد شهید خود بودند، اما متأسفانه عدهای که به دنبال سوءاستفاده از نام این شهید والامقام در راستای پیشبرد اهداف خاص خود بودند، سعی کردند با ایجاد تنش فضا را متشنج کنند. که با سکوت دانشجویان و متانت اساتید به اهداف خود نرسیدند.
بر خود لازم میدانیم نکاتی را متذکر شویم:
۱- جای بسی تاسف است که تشییع پیکر آن شهید در فضای رعب و وحشت و حضور نیروهای انتظامی و لباس شخصی و در فضایی امنیتی برگزار شد.
۲- حمله و ضرب و شتم عدهای معلومالحال (لباس شخصی) به دانشجویان و حتی اساتید محترم که به صورت آرام در حال تشیع بودند به شدت محکوم است. به رغم رعایت سکوت و خویشتنداری دانشجویان و اساتید، متأسفانه شاهد بازداشت ۴تن از دوستانمان بودیم که البته با پیگیریهای مسئولانه حجتالاسلام ابوترابی نایبرئیس مجلس، آقای دکتر رهبر ریاست دانشگاه تهران و آقای دکتر مشفق ریاست دانشکده فیزیک، آزاد گردیدند که کمال تشکر را از این عزیزان مینماییم.
۳- از دید ما توهین به اساتید و دانشجویان عزادار، توسط هر شخص و گروهی و در هر سطحی که باشد، فعلی بسیار زشت و قبیح است. معالاسف در این روز ما شاهد فحاشی به اساتید و دانشجویان و منافق خوانده شدن این عزیزان بودیم.
۴- نابخردی گروهی باعث تحتالشعاع قرار دادنِ مراسم شد، بهطوریکه اساتید و دانشجویان از تشییع پیکر مطهر آن شهید بر دستانشان و اقامه نماز و خاکسپاری پیکر عزیزش محروم شدند.
با رخ دادن این وقایع تلخ، مظلومیت آن شهید، در روز تدفین بیش از همیشه نمایان شد. انجمن اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی در کنار دانشجویان دانشکده و دلسوزان جامعه دانشگاهی، اسلام و نظام، این اتفاقات ناگوار را محکوم میکنند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه تهران
من میخواستم یه خاطره از دکتر علیمحمدی بگم. اگه یادتون باشه در ابتدای دولت نهم یک روحانی بنام آقای عمیدزنجانی رئیس دانشگاه تهران شد. همون موقع جامعه دانشگاهی به این موضوع اعتراض داشت، چون فکر میکرد دانشگاه یک از ابداعات دنیای مدرن هست و کسی که آگاهی کافی با این دنیای مدرن و اسباب و لوازم اون نداره نباید مدیریت اون رو به عهده بگیره. یه چیز دیگه هم اینه که آیا اساسا ممکنه یک غیرروحانی، حالا نمیگیم از علومپایه، بلکه از علوم انسانی، تازه باز هم نه مثلا دکتر سروش، بلکه مثلا آقای رحیمپورازغدی رئیس حوزه علمیه حالا نه قم بلکه یه شهر کوچک بشه. این بیعدالتیها کم نبوده. مثلا روحانیت توی دانشگاه نمایندگی داره ولی دانشگاه توی حوزه نمایندگی نمیتونه بزنه. یا مثلا روحانیون در مورد دروس دانشگاه میتونن نظر بدهن و اونا رو اصلاح کنن ولی دانشگاهیان اجازهی کوچکترین دخالتی در دروس حوزه رو ندارن
اما خاطرهای که میخوام بگم اینه که دکتر علیمحمدی یه ملاقات با آقای عمیدزنجانی در زمان ریاستش داشت. از شخص ایشان چیز بدی نگفت ولی یه برداشت و انتقاد داشت. میگفت مثلا اگه به ایشون بگی «حاج آقا فلان چیز میزان رشدش توانی یا نمائی هست» فرقش رو متوجه نمیشه
سلام
ReplyDeleteمن میخواستم یه خاطره از دکتر علیمحمدی بگم. اگه یادتون باشه در ابتدای دولت نهم یک روحانی بنام آقای عمیدزنجانی رئیس دانشگاه تهران شد. همون موقع جامعه دانشگاهی به این موضوع اعتراض داشت، چون فکر میکرد دانشگاه یک از ابداعات دنیای مدرن هست و کسی که آگاهی کافی با این دنیای مدرن و اسباب و لوازم اون نداره نباید مدیریت اون رو به عهده بگیره. یه چیز دیگه هم اینه که آیا اساسا ممکنه یک غیرروحانی، حالا نمیگیم از علومپایه، بلکه از علوم انسانی، تازه باز هم نه مثلا دکتر سروش، بلکه مثلا آقای رحیمپورازغدی رئیس حوزه علمیه حالا نه قم بلکه یه شهر کوچک بشه. این بیعدالتیها کم نبوده. مثلا روحانیت توی دانشگاه نمایندگی داره ولی دانشگاه توی حوزه نمایندگی نمیتونه بزنه. یا مثلا روحانیون در مورد دروس دانشگاه میتونن نظر بدهن و اونا رو اصلاح کنن ولی دانشگاهیان اجازهی کوچکترین دخالتی در دروس حوزه رو ندارن
اما خاطرهای که میخوام بگم اینه که دکتر علیمحمدی یه ملاقات با آقای عمیدزنجانی در زمان ریاستش داشت. از شخص ایشان چیز بدی نگفت ولی یه برداشت و انتقاد داشت. میگفت مثلا اگه به ایشون بگی «حاج آقا فلان چیز میزان رشدش توانی یا نمائی هست» فرقش رو متوجه نمیشه