Friday, January 15, 2010

بیانیه مشترک انجمن اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی دانشکده فیزیک دانشگاه تهران پیرامون مراسم تشییع پیکر مطهر استاد عالیقدر شهید دکتر مسعود علیمحمدی

بسم الله الرحمن الرحیم

«انّا لله و انّا الیه راجعون»

در پی ترور جاهلانه و بیرحمانه شهید دکتر مسعود علیمحمدی، مراسم تشییع و تدفین این دانشمند برجسته فیزیک ایران در کمال ناباوری به گونه‌ای برگزار شد که مراتب تأسف جامعه دانشگاهی را بر انگیخت. اساتید، دانشجویان و دوستداران ایشان تنها ندای صلوات و «لااله‌الاالله» سر می‌دادند و با غم و اندوه فراوان در پی پاسداشتِ مقام استاد شهید خود بودند، اما متأسفانه عده‌ای که به دنبال سوءاستفاده از نام این شهید والامقام در راستای پیشبرد اهداف خاص خود بودند، سعی کردند با ایجاد تنش فضا را متشنج کنند. که با سکوت دانشجویان و متانت اساتید به اهداف خود نرسیدند.

بر خود لازم می‌دانیم نکاتی را متذکر شویم:

۱- جای بسی تاسف است که تشییع پیکر آن شهید در فضای رعب و وحشت و حضور نیروهای انتظامی و لباس شخصی و در فضایی امنیتی برگزار شد.

۲- حمله و ضرب و شتم عده‌ای معلوم‌الحال (لباس شخصی) به دانشجویان و حتی اساتید محترم که به صورت آرام در حال تشیع بودند به شدت محکوم است. به رغم رعایت سکوت و خویشتنداری دانشجویان و اساتید، متأسفانه شاهد بازداشت ۴ تن از دوستانمان بودیم که البته با پیگیری‌های مسئولانه حجت‌الاسلام ابوترابی نایب‌رئیس مجلس، آقای دکتر رهبر ریاست دانشگاه تهران و آقای دکتر مشفق ریاست دانشکده فیزیک، آزاد گردیدند که کمال تشکر را از این عزیزان می‌نماییم.

۳- از دید ما توهین به اساتید و دانشجویان عزادار، توسط هر شخص و گروهی و در هر سطحی که باشد، فعلی بسیار زشت و قبیح است. مع‌الاسف در این روز ما شاهد فحاشی به اساتید و دانشجویان و منافق خوانده شدن این عزیزان بودیم.

۴- نابخردی گروهی باعث تحت‌الشعاع قرار دادنِ مراسم شد، به‌طوری‌که اساتید و دانشجویان از تشییع پیکر مطهر آن شهید بر دستانشان و اقامه نماز و خاکسپاری پیکر عزیزش محروم شدند.

با رخ دادن این وقایع تلخ، مظلومیت آن شهید، در روز تدفین بیش از همیشه نمایان شد. انجمن اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی در کنار دانشجویان دانشکده و دلسوزان جامعه دانشگاهی، اسلام و نظام، این اتفاقات ناگوار را محکوم می‌کنند.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه تهران

بسیج دانشجویی دانشکده فیزیک دانشگاه تهران

گزارشی از مراسم تشییع پیکر پاک استاد فرهیخته دکتر مسعود علیمحمدی

ساعت 8 صبح روز پنج شنبه 24 دیماه 1388، بهمراه دانشجوها، اساتید و کارمندان دانشکده فیزیک، ریاست دانشکده، ریاست پردیس علوم و چندتن دیگر از مسئولان دانشگاه تهران، از محل دانشکده فیزیک با تعدادی اتوبوس برای شرکت در مراسم تشییع جنازه پیکر پاک استاد شهید دکتر علیمحمدی بسمت منزل ایشان در قیطریه به راه افتادیم. وقتی رسیدیم با جمعیت زیاد پلاکارد و پرچم بدستی مقابل درب منزل ایشان مواجه شدیم که بدلیل ممانعت پلیس همانجا در پشت این جمعیت ایستادیم تا مراسم تشییع پیکر استاد در جلوی منزل انجام شود. پیاده رو ها پر از پلیس نیروی انتظامی، سربازها، گاردها و لباس شخصی های بیسیم بدست بود و دو طرف کوچه، ماشین ها و ون های نیروی انتظامی و ون های سفید رنگی متعلق به همین نیروها بود. در گوشه ها و روی بلندی ها افراد زیادی با دوربین های حرفه ای و تعدادی هم با موبایل ها و دوربین های دیجیتال مشغول فیلم برداری از همه بودند. مراسم با سر دادن شعار حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست توسط جمعیت جلوی منزل استاد که با بلندگوهای وانتی در همانجا هدایت می شد آغاز شد و پیکر استاد را روی دست گرفتند تا به منزل برند.. گریه میکردیم.. عزادار بودیم. آخر دکتر عزیزترین بود در دانشکده. از دستش داده بودیم. آن هم با تروری کور و وحشیانه. فاجعه کمی نیست از دست دادن یک نابغه فیزیک ذرات بنیادی، یک آموزگار برجسته و یک پژوهشگر کم نظیر. از اینها گذشته او برای ما پدر بود. دانشجوها برای پدر اشک می ریختند. او دوست صمیمی اساتیدمان بود. اساتید از دوری رفیقشان می گریستند. ما داغدار بودیم اما نمی توانستیم پیکر او را بردست بگیریم. ایستاده بودیم و می گریستیم. لا اله الا الله می گفتیم و صلوات می فرستادیم بر پیکر پاکش. چندی بعد به قصد خاک سپاری ایشان در امامزاده علی اکبر چیذر ، لا اله الا الله گویان به راه افتادیم. پشت جمعیتی که پیکر استاد را بردست داشتند. اشک می ریختیم و پشت اساتیدمان ،آن بزرگوار را تا مزارش بدرقه می کردیم. کوچه ها پر از افراد نیروی انتظامی، گارد ویژه و سرباز و لباس شخصی بود. به حدی دوربین این طرف و آنطرف بود که همه متعجب بودند. دانشجویانی که از روی همین تعجب خواستند از وانت ها و دیوارهایی که رویشان پر از فیلمبردار بود عکس بگیرند، با واکنش پلیس امنیت مواجه شدند که ممانعت می کردند. جمعیت پلاکارد بدست با شعار یا حسین نمیدانم به دنبال چه بودند. ما عزادار بودیم و لا اله الا الله گویان و با صلوات به راه ادامه می دادیم. در این بین شنیدیم دو تن از دانشجویان را گرفتند. شاید صلوات فرستادن بر پیکر عزیز از دست رفته این روزها جرم حساب می شود. نمیدانستیم. فقط اشک می ریختیم و همراه اساتید بدنبال توجیه دستگیر کنندگان بودیم که آخر به کدام گناه؟ داغدار بودیم و با لا اله الی الله استاد را بدرقه می کردیم. در مسیر، جمعیت های پرچم بدست دیگری شعار گویان به جمعیت جلوی ما اضافه می شد. دیدیم کسی را که با ضربه زدن پشت یکی از اساتید او را مجبور به همراهی شعارها می کرد. ما داغدار بودیم. اشک می ریختیم و به راه ادامه می دادیم. نزدیک امامزاده رسیدیم. سربازها و گاردهای اطراف دانشجویی را تنها می دیدند بی دلیل توهین می کردند و تحریک به واکنش. اما ما عزادار بودیم. سکوت می کردیم. چندباری که بی دلیل اقدام به گرفتن دانشجویان کردند با اعتراض بقیه مواجه شدند و بخیر گذشت و منصرف شدند. به امامزاده که رسیدیم گفتند اجازه وارد شدن ندارید. جمعیت پلاکارد و پرچم بدست شعار گویان استاد را تا مزارش بدرقه کردند. آنچه که بود این بود که دانشجویان استاد، دوستان و همکارانش یعنی اساتیدمان و بقیه همراهانمان حق بدرقه وی تا مزارش را نداشتند. حق بخاک سپاری او را نداشتند. فقط اشک می ریختیم و فیلمبرداران از در دیوار چهره مان را ثبت می کردند. همانجا از همان بیرون امامزاده با استاد خداحافظی کردیم و از او عذرخواهی که در توانمان نبود تا خاک همراهتان باشیم. مبهوت می گریستیم و راه برگشت را پیش گرفتیم. اتوبوس ها در همان نزدیکی بودند. یکی یکی اتوبوس ها را پر کردیم. چندتا از اتوبوس ها بسمت دانشکده به راه افتادند و چندتا منتظر دیگر دانشجویان تا سوار شوند. ماموران خواستند یکی از دانشجوها را بگیرند که با ممانعت اساتید روبرو شدند و به گاز فلفل متوسل شدند. اساتیدمان، ریاست دانشکده، ریاست دانشگاه، حتی نماینده ولایت فقیه دانشگاه را در مقابل چشمانمان زدند و زدند و آزردند. چندتایی از دانشجوها و ریاست دانشگاه را بردند و با صحبت ها و پیگیری های ریاست پردیس و ریاست دانشگاه و نماینده ولایت فقیه دانشگاه تا چند ساعت بعد آزاد شدند. نمیدانم؛ خودتان قضاوت کنید که گناه دانشجویی که در سوگ استادش می گرید یا استادی که در غم از دست دادن همکارش،دوستش، رفیقش می گرید چیست که باید این چنین شود. آیا کم است از دست دادن عزیز نخبه ای که افتخار این مرز و بوم بود؟ که آزردگی و سلب اعتماد از جامعه دانشگاهی کشور را هم به آن اضافه می کنیم؟ آیا این بی حرمتی نیست که در چشمان استاد فرهیخته کشور گاز فلفل بزنیم که چرا در سوگ همکارت شرکت کرده ای؟ هتک حرمت این نیست که ریاست دانشگاه را کتک بزنیم؟ دانشجویی که در سوگ استاد می گرید را دستگیر کنیم که چه اثبات شود؟ اینها از دلسوزان و فرهیختگان جامعه اند. چرا این چنین می کنیم؟

f

Thursday, January 14, 2010

بیانیه ی جمعی از دانشجویان دانشکده ی فیزیک دانشگاه تهران

هوالباقی

شهادت استاد بزرگوار، مسعود علی‌محمدی، در جریان ترور روز ۲۲ دی‌ماه از سوی دانشجویان ایشان به شدت محکوم می‌شود. جای تاسف است در زمانی که دوستان و شاگردان دکتر علی‌محمدی در شوک خبر ترور ایشان به سر می‌برند، خبرگزاری‌های وابسته به جناح‌های مختلف، شروع به شایعه‌پراکنی در رابطه با ابعاد ترور ایشان کردند.

خبر ترور دکتر علی‌محمدی در اولین ساعات صبح روز سه‌شنبه ۲۲/۱۰/۸۸ از سوی دانشگاه مادر، با مضمون تصادف دکتر علی‌محمدی با یک دستگاه خودروی سواری به دانشکده فیزیک اعلام شد. ساعاتی بعد خبر ترور ایشان بدون ذکر جزئیات دهان به دهان منتشر و پس از پخش این خبر، به دانشکده اعلام شد که بمبی در یک دستگاه موتور سیکلت در کنار خودروی شخصی ایشان منفجر شده است. خبری که ساعاتی بعد از سوی رسانه‌ها و سایت‌های خبری هم به همین شکل انتشار یافت. هرچند که همسر دکتر علی‌محمدی در صحبت با شاهدان عینی واقعه، اعلام کردند که موتور سیکلت مذکور از سه روز قبل جلو منزل ایشان پارک شده بود.

جهت‌گیری‌های سیاسی ایشان بر هیچ‌کس پوشیده نیست. دکتر علی‌محمدی در سخنرانی ۱۵ دی‌ماه سال جاری، به دنبال ارائه راه‌کارهایی آماری و علمی برای حل بحران‌های کنونی جامعه بودند که فایل صوتی این سخنرانی در بین دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه تهران موجود است. این سخنرانی همگام با دیگر فعالیت‌های ایشان در ماه‌های اخیر بود. چنان‌چه در روز ۲۵ خرداد، مشوق دانشجویان برای شرکت در راهپیمایی سکوت اعتراض‌آمیز به نتایج انتخابات بودند. او از معدود اساتیدی بود که در اعتراض به حمله لباس شخصی‌ها به خوابگاه کوی دانشگاه در بامداد ۲۵ خرداد ماه سال جاری که منجر به کشته شدن تعدادی از همکلاسی‌های ما شد، عکس‌العمل نشان داد و با حضور در دفتر ریاست دانشگاه خواستار رسیدگی سریع به این موضوع شد. برائت‌جویی استاد علی‌محمدی از گروه‌های سیاسی متنفذ حکومت در روزهای اخیر، شک و شبهه‌‌های زیادی را در رابطه با ترور مشکوک ایشان در میان جامعه دانشگاهی پدید آورده است.‌ آن‌چه مسلم است نظرات و دیدگاه‌های سیاسی ایشان شفاف و واضح است و سخنرانی‌های ایشان در وقایع پس از انتخابات، تاییدی بر این امر است.

ما دانشجویان این استاد فقید وظیفه خود می‌دانیم که با اطلاع‌رسانی صحیح و شفاف، پی‌گیر حقیقت این فاجعه باشیم. این درسی است که در کلاس‌های آن استاد بزرگ آموخته‌ایم و برای ادای دین به او، خواسته‌ها و راه او را ادامه می‌دهیم. در این میان هر خبری که به دروغ در رسانه‌ها و افواه منتشر شود، با مدرک از سوی دانشجویان مرحوم علی‌محمدی محکوم خواهد شد.

بیانیه ی اساتید دانشکده ی فیزیک دانشگاه تهران

انا لله و انا الیه راجعون

به نام خدا

دانشکده‌ی فیزیک دانشگاه تهران طی یک حادثه‌ی تروریستی دانشمندی عالیقدر و استادی ارزشمند را از دست داد. دکتر مسعود علیمحمدی استاد دانشکده فیزیک دانشگاه تهران در رشته‌ی فیزیک نظری بوده‌اند. ایشان تحقیقات برجسته‌ای در زمینه‌ی کیهانشناسی نظری دارند و انتساب ایشان به فعالیتهای غیر مرتبط با رشته تخصصی ایشان مورد تایید نیست.

با رفتن او موجی از اندوه در بین دانشجویان و همکاران و کارمندان دانشکده و دانشگاه بوجود آمده است. ضمن محکوم کردن این فاجعه ناگوار از مسئولین ذی ربط مصرانه انتظار داریم تا تمام جوانب این حادثه تروریستی مورد بررسی قرار گیرد.

دانشکده فیزیک دانشگاه تهران قویا معتقد باید تحقیقات جدی در مورد انگیزه های ترور وحشیانه ایشان به عمل آید و مسببین به سزای این عمل ننگین خود برسند.

اساتید دانشکده فیزیک دانشگاه تهران

بیانیه شورای صنفی دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه تهران

"به نام خدا"

انا لله و انا اليه راجعون

شهادت جانگداز دكتر مسعود عليمحمدي را به خانواده محترم ايشان، تمام دانشگاهيان و هموطنان تسليت عرض مي نماييم.

ترور كور و وحشيانه ايشان علاوه بر اندوه بسياري كه در جامعه دانشگاهي به جاي گذاشت سوالات متعددي را نيز در اذهان برانگيخت و شايعات و جهت گيري هاي ناشايست برخي از رسانه ها در جواب اين سوالات، ابهامات بسياري را به وجود آورد. از جمله اينكه چه فرد يا افرادي پشت پرده اين فاجعه اسفناك هستند؟ چه چيزي دست مايه جرات فرصت طلبان در راستاي رسيدن به اهداف شوم شان مي شود؟ چرا دستگاه هاي مسئول حفظ امنيت، نتوانستند از وقوع چنين رخدادي پيش گيري كنند؟

نكاتي كه شوراي صنفي دانشجويان لازم به تذكر مي داند:

1- دستگاه هاي امنيتي و اطلاعاتي كشور علي الخصوص وزارت اطلاعات بايد پيگير شناسايي عوامل اين واقعه و همچنين پاسخگوي اين اشتباه خطير در حفظ جان يكي از اساتيد ارزشمند باشند و در صورتي كه توانايي بر آمدن از عهده اين مسئوليت را ندارند، فضا را براي افراد لايق باز كنند.

2-كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي بايد موضوع اهمال دستگاه هاي امنيتي را پيگيري نموده و نتايج را صريحا به اطلاع عموم برساند.

3-دستگاه هاي قضايي بايد عاملان واقعي اين جنايت را قاطعانه محاكمه كنند.

4- رسانه ها موظف به روشن سازي و مشخص كردن خط مشي سياسي استادِ شهيد مي باشند.

5- رسانه ها تا مشخص شدن عوامل حقيقي اين واقعه بايد از اظهار نظر هاي سطحي بپرهيزند.

در آخر خاطرنشان مي نماييم، همواره پيگير استيفاي حقوق ايشان مي باشيم.

شوراي صنفي دانشجويان دانشكده فيزيك

دانشگاه تهران

23/10/1388